۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه
یادمه یه بار دکتر نشست کنار حوض
گفت جاکشی میاد
و حرف از دیریم تو دیریم، دیریم دیریم میزنه
بدان که من اولین نفر بودم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر