دیشب رفیقمون زنگ زد
گفت میای بریم یکم آب خنک بخوریم
بعضی وقتا میریم
یه شب دو شب میخوابیم
با بچه ها میگیم میخندیم
سیگار نخی هزار تومان میخریم و میکشیم
روحیمون عوض میشه
میایم بیرون
به سازندگی مملکت کمک میکنیم
دیشب رفیقمون زنگ زد
گفت میای بریم یکم اب خنک بخوریم
شب پنشنبه ای بود
گفتیم تا جمعه نگهمون میدارن
شنبه هم میریم سر کار
سه نفر بودیم
تو وَن نشسته بودیم
به رفیقمون گفتیم
حالا جرم چیه
رفیقمون گفت سیاسیه
حاجی رفته تو پاچمون
سی چل سالی رو شاخمونه به جان خودمون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر