۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه





هر موقع بهش فکر میکنم
میدونم که یه جایی تو این شهر
داره ساختمون سازی میشه
اکبری به احمدی میگه که
آجر رو بنداز جاکش
احمده رو نرده ها نشسته
طبقه ی هشتم
تخمشم نیست بیفته
سیگارشو میکشه
بیخیال همه چیز
به اکبره میگه
بیا اینو بخور جاکش

هر موقع بهش فکر میکنم
میدونم اکبر و احمدی
همدیگه رو به تخمشونم نیست
فحش مادر بهم میدن
و بهمن دول رو چپقی با هم میکشن

میدونید
ساختمون سازی به طور کل
واسه شهر خوبه





۱ نظر: