دیروز
که دیروز بود
و پریروزش که پریروز
همه چی با هم بود
اکبر آقا گوشتارو ثلاخی میکرد سر گوشه
ممد رفت سر تمرین پرسپولیس
راش ندادن
شاعرمون، کنج خوش کز کرده بود
شعراشو سر خط سر خط مینوشت
احمدمون سه تا کفتر قاپیده بود
کیفش کوک بود
هوندامون کنج حیات نفسای اخرش رو میکشید
هوشنگم پشت درا ایستاده بود
ننشو میدید از دور دورا
براش دست تکون میده
غلامشیم به قران
آقاشو که خیلی وقتای پیش
عمرشو داده به شما
غلامشیم
آبجیمونم آخ نمیده
میره سر کار
دمه در، کارو اون پشتا چال میکنه
با لبخند میاد تو
ننمون فیتیله رو آتیش کرده
که آش درست کنه
الا و بالله که یاد آقات کرده
احمدمون خندون بود
کفتر قاپیده
خوشحالیم براش
کنجمون کرده
میگه نوکرتم
میگیم آقا باش
میگه از تو کم کم یاد میگیریم
میگیم نون بازوتو بخور
میگه نمک گیرت بودن، عزت میاره
چشامونو دور میکنیم از آبجیمون
یه پا مردیه
ابهت میباره ازش
میگه کجا بودی
میگیم جایی که نباید میبودیم
میگه حالا اینجایی، همینش شکر
میگیم زندگیت چی میگه؟
میگه شکر، در غیاب یه مرد، با نامردا سر میکنیم
سرمون رو میندازیم پایین، عرق شرم میریزیم
میگیم فکریمونه، نیسانی قاپ کنیم، همه رو ترک کنیم، بزنیم جاده چالوس. نظرته؟
میگه تو آقامون باش، تو همدممون باش، بیشتر نمیخوایم
میگیم آبجی وظیفست
میگه خیلی وقته اداش کردی
دیروز
که دیروز بود
امروزش که امروزه
پریروزش که پریروزش بود
خورشید جووولان میداد تو عالم خدا
آسمون برفکی صاف بود
دلمون خوشه که اکبر آقا
هر چی که بشه
همیشه سرکوچه
به گوشتا حالی میده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر