۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه





نشسته بود و واسه خودش
احدمون رو میگیم
صحنه ی حادثه رو تجسم میکرد
حالتای مختلفی که میتونست اتفاق افتاده باشه
و همشون در آخر منجر میشدن به اینکه
ریقش در بیاد
احمدمون اون حالتیش رو انتخاب کرد
که اینور خیابون بوده
و اون اونور خیابون
در حال دست تکون دادن بودن به هم
که یه گودزیلا میاد
و میخوردش
و یه آروقم میزنه
احمدمون این حالت رو انتخاب کرد و بارها بارها 
گفت 
که اون خودکشی نکرد
یه گودزیلا اومد
و خودش
یه آروقم حتی بعدش زد
ای تو دهنتون 
گودزیلاهای آروق زن




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر